نگارش در تاريخ شنبه 12 اسفند 1391برچسب:شعر دلشکستگی, توسط مینا
باز هم شب .
آن کیست که از اعماق تاریکی ها
روی دلت اسید پاشید؟
من چرا بین منتخبان نبودم
آیا این درست است؟
من،او و آن دیگری بی تفاوتیم؟
کسی همانند من برای تو نیست
برای تو که از سنگ خارایی
برای دلت که بی حوصله مرا پس میزند.
مرا دریاب . . .
من تنهایم . . .
سردر گمم من کیم؟کجایم؟کجایی؟
صدای ترک خوردن می آید
ای وای باز قلبه شیشه ایم شکست
اینبار چه کسی آن را ترمیم خواهد کرد؟؟؟؟
(خودم)